+3 دلیل عدم رضایت شغلی چیست؟ + پیامدها
هنگامی که موضوع چگونگی اوضاع کار مطرح میشود، غالبا با پاسخی قاطع و قابل اعتنا از سوی افراد مواجه نمیشویم.
اجبار به انجام کارهای خستهکننده، روزمره و معمولی و گزارش نارضایتی به رئیس مافوق همواره در زمره شکایات همیشگی نارضایتی شغلی کارکنان هستند. تمامی این شواهد و نشانهها دلایلی برای عدم رضایت شغلی هستند. تنفر در انجام کارها و عدم رضایت شغلی همیشه باعث میشود افراد تلاش کنند رفتار و واکنشی بدون تحقیر و عصبانیت داشته باشند.
ما در طول سال ها آموخته ایم که در صورتی که از شغلی رضایت نداریم باید آن را ترک کنیم، البته اشتباه و قصور بدیهی رئیس یا شخص مسئول استخدام ما باعث نارضایتی شغلی شده است. اما آیا واقعا” میتوانیم بر رضایت شغلی خود کنترل داشته باشیم یا رضایت شغلی مقولهای است که تحت کنترل ما نیست؟
منطقی بنظر میرسد که الزامی به کار کردن در محیط کاری غیردوستانه و ناسازگار وجود ندارد. دلایل موجه و زیادی برای ترک شغل یک فرد در یک شرکت وجود دارند؛ بهطور معمول، مهمترین دلایل عبارت هستند از اینکه شخص انگیزه و محرکی برای کار کردن ندارد ( کار خستهکننده و روزمره شده است ) یا همکاران نمیتوانند این شخص را بهخوبی درک کنند و نمیتوانند با او بهخوبی تعامل و ارتباطی قوی و موثر برقرار کنند.
تلاش برای کشف دلایل پیدایش آشفتگی و عصبانیت ( که نارضایتی شغلی نیز معلول آن است ) کار دشواری است، اما بدون شک مفید و تاثیرگذار است. در اینجا، سه دلیل اصلی عدم رضایت شغلی و نیز راهحلهایی را برای آنها معرفی میکنیم که میتوانند بهسرعت مشکل نارضایتی شغلی را رفع کنند.
عدم رضایت شغلی
1- اهداف بهطور صحیح تعیین نشده اند
اهداف محرک قدرتمند افراد در تمام زمینهها و عرصههای زندگی هستند. ما برای انجام هر کاری نیازمند دلیل و هدف آن هستیم و یقیناً، اولین گام برای انجام هر کاری داشتن هدفی است که انجام کار را توجیه میکند.
یکی از دلایل اصلی نارضایتی شغلی فقدان هدف مشخص برای شغل و سِمَتی است که فرد اقدام به انجام آن کرده است. تعیین اهداف صحیح و شفاف برای موفقیت در هر کار یا شغلی الزامی است. بدون تردید، فقدان هدف صحیح، در میان علل نارضایتی شغلی از بالاترین اولویت برخوردار است.
تعیین اهداف درست و روشن برای شغل انتخابشده، انگیزه و دلیل واقعی و اولین اولویت شما برای حضور در سرکار است و بقیه محرکها در اولویتهای بعدی ( با اهمیت کمتر ) قرار میگیرند. بهطور مثال، خواسته همکاران شما برای سرپرست بودن، انگیزه اصلی کار نیست.
اهداف صحیح اولین انگیزه واقعی کار کردن است؛ این همان چیزی است که در شغل خود جستجو میکنید. بدون داشتن اهداف صحیح و تعیین دقیق آنها برای شغل و حرفهای که انتخاب کردهاید، انگیزه کار را ازدست میدهید و پیامد و نتیجه مستقیم آن، عدم رضایت شغلی است. بدیهی است صرفاً انتخاب اهداف در مسیر شغلی کافی نیست؛ اتخاذ اهداف درست باعث موفقیت میشوند.
بنابراین، اولین سوالی که از خود میپرسید باید این باشد که “چه جایگاه شغلی در پنج سال آینده میخواهید؟” یا “چه چیزی باعث میشود در شغل خود ( از نظر حرفه ای ) احساس رضایت کنید؟” با پاسخ جامع و مناسب به این پرسش، مسیر شغلی و به تبع آن، اهداف درست خود را در این مسیر تعیین می کنید.
ارتقاء شغلی برای یک فرد شاغل زمانی اتفاق میافتد که در سطوح سلسلهمراتب سازمانی ارتقا یابد که با ارتقاء موقعیت شغلی، سِمَت یا منصب سازمانی او به موقعیتی بالاتر ارتقاء مییابد. که برای اصلاعات بیشتر در مورد نحوه ارتقا شغلی مقاله ” ارتقا شغلی ” را مطالعه کنید.
2- روابط مناسبی که انگیزه و محرک کار باشند، برقرار نشده اند
محیط کار و روابط حاکم بر آن تاثیر بسیار مهم و قابل توجهی بر مسیر شغلی و در نتیجه، رضایت شغلی یا نارضایتی شغلی دارد. محیط کار بستری است که بهخوبی میتواند مسیر شغلی کارکنان را در تعامل با همکاران هموار و رضایت شغلی را فراهم کند یا برعکس، زمینهساز عدم رضایت شغلی شود. روابطی که در محیط کار توسط کارکنان تعریف و برقرار میشوند و حمایتها و مشارکتهایی که کارکنان بر اساس این روابط مدون از یکدیگر میکنند، در رضایت شغلی یا نارضایتی شغلی بهشدت تاثیرگذار و تعیینکننده هستند.
بسیاری از افراد از محیط کاری غیردوستانه شکایت دارند، بدون اینکه درباره اینکه چگونه می توانند در تغییر این وضعیت نامساعد سهیم باشند و تلاش کنند، فکر کنند. نقش هر یک از کارکنان و روابطی که در محیط کار با یکدیگر برقرار میکنند باید نقشی ارزشمند، دوستداشتنی و حمایتکننده باشد؛ این نقش مشارکتی باید در روابط کاری بهخوبی و به بهترین نحو نشان داده شود.
بدیهی است داشتن محیط کار سالم و مناسب و ارتباط با گروهی از افراد و همکاران که در انجام کارها و وظایف شغلی به بهترین نحو راهنما و مشوق و از هر نظر، پشتیبان و مراقب یکدیگر باشند، زمینه رضایت مندی شغلی را فراهم میکند؛ این نوع رفتار باید در محیط کار بهصورت یک فرهنگ کاری نهادینه شود. محیط کار و روابط آن، عواملی هستند که در ایجاد رضایت شغلی یا نارضایتی شغلی در اولویت دوم قرار دارند.
3- فقدان شخصیت خود اعتباری
دلیل سوم عدم رضایت شغلی، به عدم شناخت فرد از خود و تواناییها، قابلیتها و واقعیتهای ضمیر و شخصیت خود مربوط میشود. شخصیت و پتانسیلهای فرد باید با شغل و جایگاه حرفهای او سازگار و منطبق باشد؛ دیدگاهها، نحوه رفتار، تواناییها و صلاحیتهای عملکردی نیز نقش محوری در بازده و رضایت شغلی دارند.
به هر حال، کارکنان مجبور هستند خود را با وضعیت، شرایط، محدودیت ها و واقیت های محیط کار وفق دهند؛ محیط کار هم عامل تعیینکننده ای در رضایت شغلی یا نارضایتی شغلی است. برخی محیطهای کاری عامل و محرک تغییر رفتار، عملکرد و حتی دیدگاهها و باورها هستند و فرهنگ غالب (از نظر اجتماعی، شخصیت، رفتار و کار) را به کارکنان دیکته میکنند.
گاهی اوقات نیز نارضایتی شغلی با تغییر رفتار و دیدگاه شخص یا رویآوردن به شخصیت واقعی خود رفع میشود. در مورد شخصیت و ویژگیهای خود و وضعیت کلی محیط کار تامل و تفکر کنید، ممکن است بتوانید در هر یک تغییراتی اعمال کنید. به خود اعتمادبهنفس داشته باشید و توانمندیهای خود را از تمامی زوایا و جنبهها بهطور دقیق و جامع بشناسید.
در صورتی که محیط کار، مناسب و مشوق فرد در ایجاد یک رابطه صحیح، سالم، پویا و مترقی باشد، باعث پیشرفت و کامیابی او میشود، در غیر اینصورت منجر به ترک شغل میشود.
هر فردی بیش از دیگران بر نقاط قوت و نقاط ضعف خود واقف است و شایستگیها و نقایص خود را میشناسد. بنابراین، برای اینکه در جایگاه شغلی خود رضایت داشته باشید، واقعبین باشید و شغل خود را منطبق بر واقعیتهای شخصیتی خود انتخاب کنید، در غیر اینصورت، در محیط کار احساس راحتی، خوشایندی و رضایتمندی ندارید.
با واقع بینی تصمیم بگیرید آیا میتوانید با وضع موجود کار کنید یا بههیچ وجه نمی توانید با شرایط محیط کار سازگار شوید. این یک محک جدی برای شخصیت خوداعتباری شما است.
نتیجه گیری
کار برای مردم یک واقعیت زندگی است،. به همین دلیل است که هدف از کار باید تا حد امکان جذاب و لذت بخش باشد. به هر حال، افراد زمان زیادی را در محیط کار میگذرانند و رضایت شغلی یا نارضایتی شغلی موضوعی بسیار مهم و قابل توجه است. یقیناً نمیتوانید دقیقاً همان شخصیتی را که در محیط غیرکاری دارید، در محیط کار داشته باشید، اما شخصیتهای رفتاری و عملکردی اساسی شما در هر دو محیط یکسان است و در واقع، شما در هر دو محیط یک فرد با خصوصیات و ویژگیهای واحد هستید. تلاش کنید با ایجاد رضایتمندی شغلی، مسیر شغلی خود را هموار کنید.
پاسخها